کانالهای بی خاصیت ازدواج

بنام خدا

با سلام

الی ماشاالله در فضای مجازی کانالهای ازدواج راه افتاده که اغلبشان فقط دکان باز کردند و از نیاز جوانان سوء استفاده میکنند برای پر کردن جیبشان . یک کانال دیدم که محلش اقدسیه بود ، ورودی 400 هزار تومن میگرفت اما عملا فعالیتی نداشت و کسانی که ورودی داده بودند بعد از مدتی میدیدند که مدیران کانال خیلی دیر به پیامهایشان جواب میدهند آنهم تلگرافی در حد دو تا کلمه ، ناامید شده و رها میکردند میرفتند ، حالا علت دیر جواب دادن و تلگرافی جواب دادن چی بود چون خودشان میدانستند که 50 تا فرم الکی گذاشتند که شاید فقط ده پانزده نفرشان وجود داشته باشند و بقیه وجود خارجی ندارند چون یا جزو کسانی بودند که کانال را ترک کرده اند اما هنوز فرمشان در کانال هست ، اینها بعد از اینکه میدیدند کانال عملا فعالیتی ندارد و برای آنها مورد معرفی نمیکند از کانال بیرون رفته و به مدیر کانال میگفتند که فرم ما را بردار که ما منصرف شدیم و مدیر کانال برای استفاده ی پول درآوردن خودش فرم طرف را حذف نکرده ، بعد اعضای جدید که نمیدانند چه کسانی و چه فرمهایی کانال را ترک کرده اند ، اگر از آن فرمهای بی صاحب انتخاب میکردند مدیر کانال به آنها میگفت این شخص منصرف شده یا ازدواج کرده رفته و عضو جدید باز باید کل کانال را زیر و رو کند تا بلکه یکی دو مورد به درد بخور پیدا کند چون اکثر آنها در سنین بالا هستند که دیگر خواستگاری از جوانان کوچکتر از خودشان ندارند و کسانی هم که همسن خودشان هستند دنبال زن و دختر از خودشان کوچکتر هستند یا متاهل هستند و آنها را برای ازدواج تعددی میخواهند و اگر تک توکی سن پایین پیدا کند یا مطلقه هست یا در عقد بهم زده یا توی یک روستا و منطقه ی پرت ساکن هست و برو بیا برای دیدنش با مشکل مواجه هست ،یا یکی را میخواهد که در گروه سنی خودش باشد با نهایت 5 سال اختلاف سن که چنین پسری در آن سنین پایین آمادگی ازدواج ندارد و اگر بر فرض هم خودش بخواهد با اختلاف سن بیشتری ازدواج کند ، مدیر کانال و شخص واسطه اجازه نمیدهد و برای خودش آنجا تصمیم میگیرد که دختر را حتما به هم گروه سنی او بدهد که هم گروه سنی او هم بندرت آمادگی ازدواج پیدا کرده ، 50 تا فرم جمع کردند که بیست نفرش کانال را ترک کردند به علت کم کاری کانال و معرفی نکردن مورد و فعال نبودن در زمینه جوش دادن ازدواج جوانها ، و بیست نفرش هم سنین بالا هستند و ده نفرش بندرت سن پایین پیدا شود که اغلب آنها هم که کم سن هستند یک مشکلی دارند یا ازدواج ناموفق یا عقد بهم خورده دارند یا محصل هفده هجده ساله هستند و دنبال کسی هستند که سه چهار سال از خودشان بزرگتر باشد که گروه سنی زیر 22 سال میشود یعنی جوانی کم سن که هنوز آمادگی ازدواج پیدا نکرده و آن جوانانی که آمادگی ازدواج دارند از او ده دوازده سال بزرگتر هستند یعنی این چند تا کم سن فقط در حد دکور کانال و جاذبه ی توریستی ! آن هستند ، بعد مدیر کانال این فرمها را هر روز یک تعدادی را بصورت تکراری در گروه میگذارد که اعضای کانال فکر کنند اینها اعضای جدیدند چون کسی حوصله ندارد کل کانال را پایش کند و بفهمد که آن فرمها در ابتدای و اواسط کانال موجود بودند که جدیدا آنها را بازپخش کرده اند که با فرمهای تکراری ، تعداد اعضاء را چند برابر نشان میدهند ، این نیاز جوانان به معارفه و آشنایی با همسانان یا به دست عده ای سودجو افتاده که از این آن برای کاسبی و کسب درآمد سوء استفاده میکنند و یا به دست عده ای ناآگاه و ناوارد و بی مسئولیت افتاده که «باری به هر جهت» وارد قضیه شدند و یا با هدف شوهر دادن دختر و زن دادن پسر یا اقوام خود اقدام به ایجاد کانال کردند و خودشان برای خودشان قوانین میگذارند که کی با کی ازدواج کند و کی برای کی مناسب هست و اگر متقاضیان چند تا فرم انتخاب کنند و از آن مدیران کانال بخواهند که واسط آشنایی شوند ، آن واسطه از طرف دختر و خانواده ی دختر تصمیم میگیرد و میگوید ، چون اختلاف سن بیش از هفت سال است معرفی نمیکنیم . یا چون طرف فوق لیسانس هست ، زیر فوق لیسانس برایش معرفی نمیکنیم یا دختر شمال شهری هست و از پایین شهر به او معرفی نمیکنیم و برعکس و همین واسطه های فاقد تخصص و درایت با سخت گیری های خودشان مانعی برای ازدواج جوانان هستند و کاری ندارند که شاید خانواده ی دختر برایشان مهم نباشد اختلاف سن چقدر هست وقتی که مورد را از هر نظر عالی ببینند یا شاید برای خانواده دختر مهم نباشد داماد تحصیلاتش از دختر کمتر باشد و این فرصت را برای پسر در نظر میگیرند که میتواند بعدا ادامه ی تحصیل دهد و خود را به دختر برساند و حتی از او بالاتر برود . یا محل سکونت بعدا میتواند تغییر پیدا کند .

مشکل ازدواج جوانان باید متولی درست و با حساب و کتابی داشته باشد و اینطور یلخی دست افراد نباشد که سلیقه ای عمل کنند ، یا برای جوانان مشکلات دیگری را ایجاد کنند که اخیرا شنیدم در یک کانال ازدواج در پیام رسان بله ، یکی یا چند نفری از روی فرم مشخصات دختران و پسران متوجه میشدند که چه کسانی وضع مالی خوبی دارند برای آنها پیام سامانه ی ثناء میفرستادند که بیایید برای شما ابلاغیه آمده و برای دیدن آن وارد درگاه پرداخت اینترنتی شوید و 5 هزار تومن واریز کنید بعد طرف را با لینک به صفحه ی فیشینگ برده و اطلاعات بانکی او را گرفته و حسابش را خالی میکردند . برای نظارت بر کانالها و گروه های ازدواج باید یک نهاد و یک مسئول وجود داشته باشد مثلا وزارت ورزش و جوانان یا وزارت ارتباطات و فن آوری اطلاعات که بر فضای مجازی احاطه دارد تا کار بصورت اصولی ساماندهی شود و مشکل ازدواج جوانان در حد پیدا کردن هم شأن و کفو و همسان خود ، هموار و آسان شود والا جوانان مومن و نجیب که نمیتوانند در کوچه و خیابان و پاساژ و سینما همسر خود را پیدا کنند ، در هیئات و نماز جمعه و جماعات هم که زنانه و مردانه جدا هست و کسی نمیتواند با کسی آشنا شود و با سد کنکور هم همه ی جوانان نمیتوانند راه به دانشگاه باز کنند و در آنجا با کسی آشنا شوند و همسر خود را پیدا کنند ،نهادهای ازدواج هم که در دانشگاه ها گذاشته اند اغلب قریب به اتفاق فرمالیته و ظاهری هست و عملا فعال نیستند و ندرتا کاری برای ازدواج جوانان انجام دهند . برای همین جوانان و خانواده هایشان رو می آورند به کانالهای ازدواج در فضای مجازی که آنها هم بی سروسامان و یلخی فعالیت میکنند و حساب و کتاب تاثیر گذاری ندارند . مشکل اغلب جوانان در ازدواج ، صرفا مشکلات مالی نیست ، بلکه پیدا کردن شخص مورد نظر هست که باید به نحوی فرصت آشنایی جوانان با یکدیگر را فراهم کرد مثلا کانون فرهنگی مساجد یا دانشگاه ها یا وزارت ورزش و جوانان متولی این قضیه شوند و هر هفته برنامه ی معارفه دختران و پسران و مادرانشان در سالنهای اجتماعات ترتیب داده شود که بجای فرمهای مشخصات خشک و بیروح در کانالهای ازدواج که معلوم نیست تا چه حد صحت داشته باشد ، خود دختر و پسر و مادرانشان از نزدیک با هم آشنا شوند ، که حتی در کنار آن اجتماعات میتوان کار اقتصادی انجام داد چون هر جا جمعیتی هست امکان درآمد زایی اقتصادی هم هست . هم برای مسجد هم دانشگاه هم وزارتخانه . بجای آنکه آن کانالهای دروغین از افراد 400 - 500 هزار تومن تا یکی دو میلیون بگیرند و کاری هم انجام ندهند ، دستگاه های متولی از افراد این ورودیه را بگیرند و از آنها مشخصات واقعی ببینند و کار وساطت امر خیر را بصورت فعال انجام دهند و بروند با دختر و پسر و خانواده هایشان صحبت کنند و اگر موانعی وجود داشت با مشاوره برطرف کنند نه اینکه خودشان آن وسط مثل یک مانع بزرگ رفتار کنند که فقط دویست سیصد تا فرم جمع کرده باشند بدون هیچ بازدهی و صاحبان فرمها چند سال فرمشان گوشه این کانالها خاک بخورد بدون اینکه کسی قدمی برایشان بردارد ، در بنگاه های املاک ، دلال مسکن بخاطر کسب درامد کمسیون سعی میکند با تمام توان یک معامله را جوش دهد با مالک و مستاجر صحبت میکند تا راضی شوند و پای معامله بیایند اما در این کانالها ، واسطه ها نه تنها عرضه ی جوش دادن معامله را ندارند که خود خواسته یا ناخواسته مانع سرگرفتن معامله میشوند چون دلسوزی وجود ندارد چون نظارت بر کارشان نیست و چون این واسطه ها اغلب خانم هستند چه بسا حسادت شخصی هم مانع از آن شود که دختری را به پسری معرفی کنند و بالعکس . مثلا اگر پسر دارای خانه و شغل خوب باشد و سایر محسنات را داشته باشد از حسادت به کسی معرفی نمیکنند یا میخواهند برای دوست و آشناهای خودشان جوش دهند که انتخاب آن پسر نیستند و یا دختری با کمالات باشد آن را فقط به سفارشی های دوست و آشنا و فامیل معرفی میکنند و دختر را از شانسهای دیگری که به سراغش می آید محروم میکنند . معرف و واسطه اگر آقا باشد که اصلا حس و حال کار واسطه گری ندارد یا وقتش را ندارد یا نفع شخصی برایش ندارد . اگر هم واسطه خانم باشد که حسادتهای زنانه و سلیقه های شخصی او مانع از این میشود که کار را درست انجام دهد و سرانجام این میشود که شده که بعد از ده سال که از براه افتادن این کانالهای ازدواج میگذرد ما هنوز با مشکل بالارفتن سن ازدواج جوانان مواجهیم که همه اش را هم به مشکلات اقتصادی نسبت میدهیم در حالیکه اگر شخص فرد مورد نظر خودش را پیدا کند حاضر میشود با مشکلات اقتصادی هم کنار بیاید و ازدواج کند . اما وقتی کسی و جایی متولی آشناسازی جوانان با هم نباشد ، جوان مجبور است با آزمون و خطا دنبال یار خود بگردد و آنقدر با این و آن دوست شود تا بلکه یکی شانسی به ازدواج بکشد که این ماجرا هم اغلب خارج از نظارت خانواده ها اتفاق میفتد که جوان با کسی نرد عشق می بازد و به دام ازدواج با او می افتد که ممکن است نه به صلاح او باشد نه صلاح خانواده ی او و نه صلاح فرد مقابل ، اما وقتی در جمع ها و اجتماعاتی با هم آشنا شوند که مادرانشان هم حضور دارند آن انتخاب میتواند برای هر دو طرف ، انتخاب صحیح تری باشد . اینکه بعضی ها میگویند بگذارید جوان خودش همسر آینده اش را پیدا کند کاری ندارند به اینکه مگر جوان چقدر تجربه ی زندگی دارد ؟ و چقدر مهارت آدم شناسی و مردم شناسی دارد ؟ و چقدر مهارت جذب مخاطب که کار به این سنگینی را به دوش او بیندازند و بگویند خودش برود پیدا کند ، اینکار مهم باید حتما با مشورت و همفکری و مشاوره با چند آدم دنیا دیده و با تجربه صورت بگیرد تا از آمار طلاقهایی که بخاطر انتخاب نادرست توسط خود جوان بوده کاسته شود . به امید روزی که با رویکردی جدید و کاربردی و کارآمد ، امر ازدواج جوانان تسهیل شود .