بیاییم چهارشنبه سوری واقعی را احیاء کنیم

ساخت وبلاگ

بنام خدا

با سلام

چهارشنبه سوری در اصل چهارشنبه سرخی بوده و ریشه پیدایش این سنت بر اساس داستانی بوده که ایرانیان باستان معتقد بودند در شب چهارشنبه آخر سال ، بعد از غروب آفتاب ، ارواح مردگان به خانه های آنها سر می زنند لذا برای اینکه روح نیاکانشان را به خانه هایشان دعوت کنند و ارواح راه خانه آنها را راحت تر پیدا کنند ، بر فراز پشت بام آتشی را بر می افروختند و تا بامداد آن را روشن نگه میداشتند .

برخی جاها سه کُپه آتش می‌گذارند به نشانه سه اصل «پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک».

احتمالا طی هشت سال جنگ تحمیلی ، این سنت شکل و بویی از جنگ به خود گرفته و ترقه و دینامیت و بمبهای صوتی جای بوته های خشک کوچکی که روشن میشد و از روی آن می پریدند را گرفته که خطرات و خرابیهای بسیاری هم به همراه دارد ، دیگر در چهارشنبه ی آخر سال ، سنتهای کهن اجرا نمیشود بلکه سنت و بدعت جدید برگزار میشود مثل انفجار ترقه – دینامیت – فشفشه – عربده کشی – عرق خوری و بد مستی و آسیب زدن به خود و دیگران و ایجاد مزاحمت برای مردم ! زیر‌پای افراد مسن و کودکان و زنان ترقه می اندازند و از ترسیدن آنها لذت می برند ، کاری ندارند شاید باردار باشد و سقط جنین کند ، شاید قلبش ضعیف باشد سکته قلبی بزند ، روی ماشین پارک شده و ماشین در حال حرکت که پنجره ی آن پایین هست ترقه می اندازند ، یا بالن آتش درست میکنند و میفرستند هوا هر جا که رفت و هر جا که نشست و آنجا را به آتش کشید برایشان مهم نیست ، با بمبهای صوتی ، تولید صداهای مهیب می کنند بدون توجه به کودکان در خواب و افراد پیر و بیماران که از آن صدا ، وحشت زده میشوند ، کجای این رفتارهای خشونت آمیز ، سنت ایرانیان قدیم بوده است؟

آداب و رسوم چهارشنبه سوری در ایران باستان

چند روز قبل از چهارشنبه آخر سال، مردم به کوه و بیابان می‌رفتند و هیزم جمع می‌کردند. قبل از غروب این هیزم‌ها را در حیاط خانه، میدان شهر یا کوچه و برزن‌ها در دسته‌های فرد با فاصله از هم می‌چیدند. یعنی سه ، پنج ، هفت دسته بوته و هیزم بچینید نه دو چهار شش هشت که خوب نیست ،باید عدد تعداد دسته بوته و هیزم فرد باشد.

اندکی پس از غروب، آتش بر پا می‌کردند و از روی آن می‌پریدند. کسی نمی‌بایست به آتش فوت می‌کرد. اهل خانه هر کدام سه بار همگی از روی آتش می‌پریدند. مردم در حال پریدن از روی آتش می خوانند :

زردی من از تو ، سرخی تو از من

غم برو شادی بیا ، محنت برو روزی بیا

ای شب چهارشنبه ، ای کلید چار دنده ، بده مراد بنده

برای خاموش کردن آتش، آن را به حال خود رها می‌کردند تا خاموش شود یا روی آن آب می‌ریختند.

خاکستر چهارشنبه سوری، نحس است، زیرا مردم هنگام پریدن از روی آن، زردی و ییماری خود را، از راه جادوی سرایتی، به آتش می دهند و در عوض سرخی و شادابی آتش را به خود منتقل می کنند.

خاکستر آتش را یکی از اعضای خانواده، معمولاً یک دختربچه، برمی‌دارد و به چهارراهی که محل انباشت خاکسترهاست می‌برد ، یا در آب روان می ریزد ، در برگشت به خانه، در خانه را محکم می‌کوبد و این مکالمه بین او و افراد داخل خانه شکل می‌گیرد:

_ که هستی؟

_ منم

_ از کجا آمده‌ای؟

_ عروسی

_ چه آورده‌ای؟

_تندرستی

در را برایش باز می‌کنند تا تندرستی را برای یک سال پیش رو، به درون خانه بیاورد. بنابراین، ایرانی‌ها معتقد بودند در این رسم چهارشنبه سوری، بیماری و غم از بین می‌رود و جایش را سلامتی و خوشی می‌گیرد.

ایرانیان عقیده دارند که با افروختن آتش و سوزاندن بوته و خار فضای خانه را از موجودات زیانکار می پالایند و دیو پلیدی و ناپاکی را از محیط زیست دور و پاک می سازند. برای این که آتش آلوده نشود خاکستر آن را در سر چهارراه یا در آب روان می ریزند تا باد یا آب آن را با خود ببرد.

آداب و رسوم چهارشنبه سوری در شهرهای مختلف ایران

آداب و رسوم چهارشنبه سوری در تبریز

چهارشنبه سوری، یا آخیر چرشنبه، در تبریز هم مثل همه‌ی شهرهای ایران با برپا کردن آتش و پریدن از روی آن همراه با خواندن شعر «زردی من از تو، سرخی تو از من» شروع می‌شود. اما جوانان تبریزی یک رسم خاص برای این شب دارند. آن‌ها در حالی که ترانه‌ی «آتیل ماتیل چهارشنبه آینا تکین بختیم آچیل چهارشنبه» را می‌خوانند، ۷ بار از روی جوی آب می‌پرند.

اگر جوی آب در نزدیکی خود سراغ دارید هفت بار از روی آن بپرید و بگین آتیل ماتیل چهارشنبه ، آینا تکین بختیم آچیل چهارشنبه . تا بختتان حسابی باز شود

همچنین مردم از بالای خانه‌ها روی رهگذران کمی آب یا گلاب می‌پاشند و اعتقاد دارند انجام این کار زندگی پر سعادتی را برای آن‌ها به ارمغان می‌آورد.

پس امشب بروید بالای بام یا در بالکن و از آنجا کمی آب یا گلاب بر سر مردم بپاشید تا در سال 1402 زندگی پر سعادتی داشته باشید

یک روز قبل از چهارشنبه سوری، اعضای خانواده در تبریز به بازار می‌روند تا میوه و «چارشنبه یمیشی» بخرند. چارشنبه یمیشی آجیل مخلوطی است که در آن مغز گردو، بادام، فندق، کشمش و نخودچی می‌ریزند. پدر و مادر تازه عروس‌ها هم در تبریز برای داماد «چهارشنبه لیق» می‌فرستند. چهارشنبه لیق هدیه‌ای مخصوص داماد است که برای تهیه‌ی آن باید پارچه، پیراهن مردانه و آجیل چهارشنبه سوری خریده شود.

آداب و رسوم چهارشنبه سوری کردستان

یکی از کارهایی که کردها بعد از برپایی آتش انجام می‌دهند سوزاندن اسپند است. کردها، مثل دیگر مردم ایران، معتقدند سوزاندن اسپند باعث دور شدن چشم بد می‌شود و با خود سلامتی و تندرستی به همراه دارد؛ به همین دلیل در جشن چهارشنبه سوری اسپند می‌سوزانند. یکی دیگر از آئین‌هایی که در کردستان انجام می‌شود بیرون ریختن کمی پیاز، چند جفت جوراب و چند ظرف شکسته از خانه است.

پس امشب کمی پیاز و چند جفت جوراب کهنه و چند بشقاب و لیوان لب پَر و گوشه شکسته رو بیرون از خانه بیندازید

مردم کرد در شب چهارشنبه‌سوری در خارج از خانه خود آتش روشن می‌کنند و خاکستر آن را در کوزه شکسته‌ای جمع می‌کنند و به یک خرابه می‌اندازند.

این مردم در چهارشنبه سوری مثل سیزده به در به طبیعت می‌روند، مدتی به آب زلال و روان نگاه می‌کنند و سپس جشن را آنجا برگزار می‌کنند.

زنان روستایی برخی نقاط ایران برای دور کردن آفت و بلا و بدبختی در غروب شب چهارشنبه آخر سال، بی آن که با کسی سخنی بگویند به سر رودخانه، نهر یا چشمه می روند و جام یا کوزه ای آب از آن برمی دارند و به خانه می آورند. در خانه ، آب را روی اسباب خانه و در و دیوار می پاشند و گاهی نیز آب جام یا کوزه را در راه به هرکسی که ببینند می پاشند و خیسشان می کنند، تا در سال نو سلامت و شاداب و با طراوت باشند.

در پاره ای نقاط، مادران در روز چهارشنبه سوری از خانه بیرون و به صحرا می روند و چند تار موی از گیسوی کودکان خود می پیچیند و به باد یا به آب جوی و رودخانه می دهند تا همراه تارهای مو ، درد و رنج و بلا را از تن کودکانشان به نسیم باد یا امواج آب بسپارند.

تخم‌مرغ شکنی یکی دیگر از مراسم جشن چهارشنبه سوری در کردستان است. افرادی که در بازی شرکت می‌کنند باید یک تخم‌مرغ رنگ شده را در مشت خود قرار دهند، به شکلی که فقط سر آن بیرون باشد. سپس شخص دیگری باید با تخم‌مرغ خود روی آن بکوبد. تخم‌مرغ هر کسی که شکست بازی را باخته و باید یک تخم‌مرغ به شخص برنده بدهد.

یکی دیگر از رسوم، ریختن آب دباغ‌خانه بر سر، به نیت ایجاد گشایش در کارهاست در شهرهای کردستان دختران برای پر کردن ظرف آب به زمین‌های اطراف دباغ‌خانه مراجعه می‌کنند و قبل از پر کردن آن، یک زرده تخم مرغ می‌خورند.

در کردستان یک روش مرسوم برای دور کردن چشم‌زخم این است که مقداری نمک در نان پیچیده می‌شود و در کنار خانه قرار می‌گیرد.

آیین‌های فرعی چهارشنبه سوری

:: استان آذربایجان شرقی

تبریزی ها در شب چهارشنبه سوری به روی هم آب یا گلاب می پاشند و معتقدند آب پاشیدن، زندگی را با سعادت قرین می کند. از دیگر رسوم ضروری این شب، فرستادن خُنچه از منزل داماد به منزل عروس است. در این خنچه معمولاً میوه، شیرینی، گلدانهای پرگل، ماهی و خلعت (پارچه) برای خانواده ی عروس و خود عروس گذارده می شود. دختران دم بخت تبریزی هنگام پریدن از روی آتش می خوانند:
“بختم آچیل چهارشنبه” یعنی: چهارشنبه! بختم را بازکن.

در تبریز مردم به چهارشنبه‌ بازار می‌روند که خیلی زیبا با چراغ و شمع نورافشانی شده ‌است. هر خانواده یک آینه، دانه‌های اسفند و یک کوزه برای سال نو خریداری می‌کند.

:: استان آذربایجان غربی

خانواده های ارومیّه ای در این شب به خانه ی مسن ترین فرد فامیل می روند و به خوردن آجیل سرگرم می شوند. آجیل حتماً باید از هفت نوع خوراکی تهیه شود. این هفت نوع خوراکی می تواند از بین خوراکیهای زیر باشد:
انجیر، کشمش، مویز، خرما، توت خشک، فندق، بادام، گردو، سنجد، نخودچی، آب نبات، تخمه بدون نمک، باسلق، برنجک (برنج بوداده) برگه هلو، برگه زردآلو و گندم برشته. کسی که مرادی و حاجتی دارد، باید تقسیم آجیل را به عهده بگیرد تا مرادش برآورده شود.

:: استان اردبیل

در مغان، مردم پیش از طلوع آفتاب روز چهارشنبه، دسته جمعی به کنار رودخانه می  روند، آتشی بر می افروزند و جوانان در آنجا به سوارکاری می پردازند و هنگام بازگشت، زنان ظرف هایشان را از آب رودخانه پر می کنند و به خانه می آورند و آب آن را به دور و برخانه می پاشند که با این کار، سال جدید، سالی سرشار از روشنی و زلالی و پاکی خواهد بود.

:: استان بوشهر
بوشهری ها پس از آتش افروزی در خانه هایشان و پریدن از روی آن، با قایق از روی آب می گذرند و معتقدند با این کار نحسی این شب از بین می رود. در ضمن کوزه ی نویی را که تا آن زمان استفاده نکرده اند، به دیوار می زنند تا شکسته شود تا بلا و بدبختی، مثل کوزه شکسته شود.

:: استان خراسان

در روستاهای خراسان هنگام پریدن از آتش می‌خوانند: « آلا به‌در بلا به‌در، دزدخیزا از دها به‌در»، به این نیت که از شر آل، بلا و دزد در امان بمانند.

در خراسان مراسم کوزه شکستن به این طریق است که درون کوزه های کهنه مقدار نمک که علامت شور بختی است و مقداری ذغال که علامت سیاه بختی است و یک سکه کم ارزش پول می ریزند و تمام افراد خانواده آن را به دور سر می چرخانند و آخرین نفر کوزه را از پشت بام به کوچه پرت می کند و می گوید:

“درد و بلام تو کوزه راه بیفته بره تو کوچه”

یا این شعر : «درد و بلای خَنِه رِ، رِختَم به توی کوچه». در اراک و آشتیان در کوزه دانه‌های جو می‌ریزند

در بعضی از نقاط خراسان در این شب به جای آش، چهار نوع پلو می پزند. این پلوها عبارتند از: رشته پلو، عدس پلو، زرشک پلو و ماش پلو که معمولاً به فقرا، نزدیکان و همسایگان می دهند. در آجیل خراسانی ها مطلقاً نمک وجود ندارد، چون نمک را علامت شوربختی می دانند.

:: استان سیستان و بلوچستان

در سیستان مردم گونی، پتو و نمد کهنه را به صورت گلوله در می آورند و آن را در غروب آخرین چهارشنبه سال، آتش می زنند و معتقدند که نحوست این شب با این عمل از بین می رود.

:: استان فارس

در شیراز برای گشودن بخت دختران در شب چهارشنبه سوری به سعدیه می روند و از آب استخر سعدیه بر سر و روی دختران می  ریزند. زنان نیز با ریختن این آب به روی خود، معتقدند که مهرشان در دل شوهر بیشتر می شود. در این شب زنان برای برآورده شدن حاجاتشان زیر منبر مسجد جامع شهر دعا می خوانند و پس از دعا خواندن، حلوا و آش می پزند.

دخترها و خانمهای شیرازی بجای ترقه بازی خطرناک بروید سعدیه و از آب حوضچه های سعدیه بر سر و روی خود بپاشید ، هم بخت دختران را باز میکند هم مهر شما را در دل شوهرانتان بیشتر میکند

در بعضی دیگر از نقاط کشور، روز بعد از چهارشنبه‌ سوری خانه‌تکانی شروع می‌شود. در شیراز، مردم آش رشته می‌پزند و برای خانه‌های همدیگر می‌برند.

در مناطق بختیاری‌نشین چهارمحال و بختیاری به چهارشنبه‌سوری «چهارشنبه سیری» یا «تَش پَرَک» می‌گویند. بین آنها رسم است ۳ بار از روی آتش بپرند و هربار که می‌پرند این ابیات را بخوانند:

«تَش تَش نوروز ایکنم / شادی هر روز ایکنم / سرخی تو سی مو / زردی مو سی تو»

در قدیم زنان و دختران بهبهانی هم در شب چهارشنبه‌سوری به اماکن مقدس همچون امامزاده‌ها می‌رفتند و دو رکعت نماز حاجت می‌خواندند.

:: استان کردستان

مردم کردستان مخصوصاً روستائیان، دسته جمعی به صحرا و کنار چشمه سارها می روند و پس از مدتی که به شادی و پایکوبی و کشتی گرفتن گذراندند، هنگام مراجعت به خانه، هرکسی مقداری سنگریزه جمع می کند و بدون آنکه به پشت سرخود نگاه کند، سنگریزه را از روی شانه به عقب پرتاب می کند و بدین ترتیب بلا و آفت را از خود دور می سازد.


از دیگر مراسم این شب، شال اندازی است که عده ای از جوانان بالای پشت بام خانه ها و کنار درها و پنجره های همسایگان و ثروتمندان می روند و ضمن خواندن سرود و تصنیف، از دریچه ای، شال را آویزان می کنند. اهل خانه هدیه ای را به شال می بندند که معمولاً سکه، تخم مرغ، شاخه نبات، کله قند، جوراب یا نخودچی و کشمش است.

اگر هم پسری، دختر صاحب‌خانه را بخواهد، به گوشه دستمالش گرهی می‌زند و آویزان می‌کند؛ در مقابل، پدر و مادر دختر اگر پاسخشان مثبت باشد، گره را باز می‌کنند و به مچ دخترشان می‌بندند و اگر هم راضی نباشند، شیرینی و آجیل می‌گذارند و به پسر برمی‌گردانند.

:: استان کرمان

در کرمان مقداری ذغال، نمک، سکه ی کم ارزش پول و کمی نان در کوزه خالی می ریزند و شب چهار شنبه سوری آن را از بالای بام به کوچه پرتاب می کنند تا بلا و کمبود از همه چیز مخصوصاً از آنچه در کوزه است دور شود.

:: استان گیلان

در روستاهای اطراف رشت، غروب شب چهارشنبه سوری، در پنج منطقه پوشال برنج را با فاصله کنار هم می چینند، سپس آنها را آتش می زنند و برای دفع چشم زخم، اسپند در آتش می ریزند و افراد هر خانواده از بزرگ به کوچک، سه مرتبه از روی آن می پرند و این ترانه را به گویش گیلکی می خوانند:
“گل گل چهارشنبه ، به حق پنجشنبه ، نکبت بی شه ، دولت بی یه ، زردی بی شه ، سرخی بی یه”
یعنی: آتش سرخ چهار شنبه! به حق پنجشنبه نکبت برود، دولت بیاید. زردی برود، سرخی بیاید.
در این شب خورشت”ترشه تره” می پزند و آن را با کته، ماست و دوغ می خورند. صبح فردا (روز چهارشنبه) خاکستر برجای مانده از آتش شبانه را جمع می کنند و پای درختان میوه می ریزند به این نیّت که درختان بارورشوند و میوه ی بیشتری بدهند.

ترکه زنی چهارشنبه سوری

گفته شده در تالش رسمی به نام ترکه زنی در چهارشنبه سوری وجود داشته. به این صورت که بامداد آخرین چهارشنبه سال، سالمندترین فرد خانواده پیش از دیگران از خانه بیرون می‌رود و ترکه‌ای از درخت یا پرچین مقابل خانه جدا می‌کند. بعد آن ترکه را به‌ آرامی بر پشت کودکان و نوجوانان می‌زند و می‌گوید: «پیر و خرم بشوی»؛ همین کار را با دیگر اعضای خانه، به‌ویژه بیماران، انجام می‌دهد. بعد از خانه خارج می‌شود و با آن ترکه بر پشت دام‌ها و بر انبار غله و کندوی عسل نیز می‌زند. پس از انجام مراسم ترکه‌زنی، تمام خانواده به کنار نهری می‌روند و به نیت دفع بلا و درپیش‌ داشتن سالی خوش، چند بار از روی آن می‌پرند.

:: استان لرستان

در این شب در خرم آباد هیزم را به هفت دسته تقسیم می کنند و با فاصله های معینی در یک ردیف می چینند و آتش می زنند و با خواندن :
“زردی مه د تو، سرخی تو د مه”
یعنی: زردی من از تو و سرخی تو از من و از روی آن می پرند.

:: استان مازندران

در روستاهای مازندران در شب چهار شنبه سوری، علاوه بر کشتی گرفتن و اسپند دودکردن، انواع آشها پخته می شود از جمله “آش هفت ترشی” که از هفت نوع سبزی و هفت نوع ترشی و هفت نوع حبوبات در آن استفاده می شود و نیز “گزنه آش ” که یکی از سبزی های مصرفی در آن، گزنه است. اعتقاد براین است که خوردن این آش بسیاری از بیماریها و کسالتها را از بین می برد.

:: استان مرکزی

در این استان، علاوه بر مراسم آتش بازی، برای آمرزش اموات مقداری خرما یا شکر پنیر تهیه می کنند و یا حلوا درست می کنند و سرگذر می ایستند و به عابران تعارف می  کنند. هر رهگذر وظیفه دارد یک دانه بردارد و قبل از خوردن، برای آمرزش اموات خیرات دهنده، حمد و سوره ای بخواند و سپس خوراکی را بخورد.

در روز چهارشنبه آخر سال معمولا زنان ناخن های انگشتان دست خود را می چینند و چند تار مو از گیسوی خود می برند و همه به آب رودخانه و جوی می دهند تا درد و بدبختی را از خود دور کنند.

گره گشایی: کسانی که بخت ایشان گره خورده و مشکلی در کارشان روی داده است، چاره‌ای جز آن ندارند که شب چهارشنبه سوری گوشه دستمالی یا چارقدی یا گوشه دیگر از جامه خود گره زنند و بر سر راهی بایستند و از اولین کسی که بر ایشان گذشت خواستار شوند که آن گره را به دست بگشاید ممکن است قفلی را بر پارچه یا دستمال و یا گوشه ای از جامه بست و بر سر راه ایستاد و کلید آن را به نخستین کسی که از راه می‌گذرد داد که با آن کلید قفل را بگشاید و عقده از کار فروبسته آن درمانده باز کند.

بخت گشایی: برای بخت گشایی به دباغ خانه رفته و از آب دباغ خانه اندکی بر می داشتند و با خود به خانه می‌آوردند و برای گشوده شدن بخت بر سرشان می‌ریختند.

کندر و خوشبو:یکی از آداب چهارشنبه سوری آن است که زنان بر در دکان عطاری می‌روند و از او «کندر وشا برای کارگشا» می‌خواهند و تا عطار آن را بیاورد فرار می کند، این دکان باید رو به قبله باشد سپس به دکان دیگری که رو به قبله باشد می‌روند و اسپند می‌خواهند و چون عطار پی آنرود باز می‌گریزند و سپس به دکان سومی که رو به قبله باشد می‌روند و مقداری کندرو اسفند می‌خرند و در خانه برای دفع چشم زخم و حل مشکلات خود دود می‌کنند.

این را باید کسانی که اعتماد بنفس بالا دارند انجام بدهند و از دو مغازه طلب جنس کنند تا فروشنده برود بیاورد ، جیم فنگ زده از مغازه بیرون برود و بعد از مغازه ی سومی خرید کند

مهم‌ترین و مرسوم‌ترین آیین‌های مرتبط با چهارشنبه‌ سوری به قرار زیر است.

کوزه‌شکنی

در بیشتر شهرهای ایران کوزه‌ها را پس از پریدن از روی آتش می‌شکنند؛ منشأ این آیین احتمالا به این عقیده برمی‌گردد که پریدن از روی آتش باعث انتقال بدیُمنی اهالی خانه به داخل کوزه می‌شود و شکستن‌ کوزه بدیمنی را از بین می‌برد.

در بین مناطق مختلف در چگونگی شکستن کوزه تفاوت‌های اندکی وجود دارد. در تهران یک یا چند سکه درون کوزه جدید می‌گذارند و بعد از فراز بام به درون کوچه پرت می‌کنند.

در خراسان، مردم پس از آتش افروزی ، مقداری زغال به نشانه سیاه بختی، کمی نمک به علامت شور چشمی، و یک سکه پول خرد به نشانه تنگدستی در کوزه ای سفالین می اندازند و هر یک از افراد خانواده یک بار کوزه را دور سر خود می چرخاند و آخرین نفر، کوزه را بر سر بام خانه می برد و آن را به کوچه پرتاب می کند و می گوید: “درد و بلای خانه را ریختم توی کوچه” و باور دارند که با دور افکندن کوزه، تیره بختی، شور بختی و تنگدستی را از خانه و خانواده دور می کنند.

در شرق و جنوب‌شرق ایران، معمولا به‌جای کوزه‌های نو، کوزه‌های کهنه و استفاده شده را انتخاب می‌کردند. شاید این رسم ریشه در نکته‌ای بهداشتی داشته باشد. ایرانیان باستان به این عقیده داشتند که نباید ظروف سفالین را بیش از یک سال در خانه نگاه داشت و چون سال به پایان خود نزدیک می‌شد و شب سوری می‌رسید، ظروف سفالین خانه را می‌شکستند.

ظروف سفالین بی‌لعاب هستند، زود کثیف و آلوده می‌شوند و چون نمی‌شود آن‌ها را شست یا پاک کرد، تنها چاره شکستن آن‌هاست.

فال کوزه چهارشنبه سوری

زنان و دختران جوان گرد یکدیگرجمع میشوند و کوزه ای دهان گشاد کوچک که به آن بولونی میگفتند را در زیر ناودان، رو به قبله می‌گذاشتند هر کس هر چه همراه خود دارد و نشانه ای از او بشمار میرود در آن بولونی می اندازد و اشعار مختلف در وصف الحال افراد که بتوان بدان تفال کرد بر قطعه های کاغذ مینویسند و تا کرده در بولونی میاندازند سپس دختر نابالغی را آورده و او دست در بولونی میکند و پاره ای کاغذ را بیرون می آورد و یکی از حاضران شعری که بر آن نوشته است را میخواند سپس همان دختر یکی از آن اشیاء را بیرون می آورد و ارائه میدهد و آن شعر که خوانده شده است فالی است که در حق صاحب آن نشانی زده اند در اصفهان یک سرمه دان و یک آئینه کوچک نیز علاوه بر آن اشیاء در بولونی میاندازند و با دیوان حافظ تفأل میکنند یعنی هر چیزی که از بولونی بیرون آمد برای صاحب آن فالی از دیوان حافظ میزنند.

آش چهارشنبه سوری :

خانواده هایی که بیمار در خانه داشتند یا اینکه حاجتی داشتند برای برآمدن حاجت و بهبود یافتن بیمارشان نذر می کردند و در شب چهارشنبه آخر سال “آش ابودردا” یا “آش بیمار” می پختند و آن را اندکی به بیمار می خوراندند و بقیه را هم در میان فقرا پخش می کردند.

نحوه ی دیگر تهیه «آش بیمار» یا «آش زین‌العابدین بیمار» چنین بود که در شب چهارشنبه‌سوری به نیت شفای بیماری در خانه پخته می‌شد و نحوه گردآوری مواد آن به مراسم قاشق‌زنی شبیه بود؛ به این ترتیب که فردی که قصد پختن این آش را داشت، ظرف مسینی برمی‌داشت و به در خانه همسایگان می‌رفت و با قاشق به ظرف می‌زد و با این کار بدون این که شناخته شود، از همسایه می‌خواست چیزی که برای پختن آش کاربرد دارد (مانند آرد یا حبوبات) یا مقداری پول در آن بیندازد. هرچه در ظرف ریخته می‌شد باید برای پختن آش به کار می‌رفت و اگر چیزی اضافه می‌ماند، به فقیران داده می‌شد. باور بر این بود که این آش قدرتی شفادهنده دارد. در خراسان مراسم مشابهی برگزار می‌شده‌است، با این تفاوت که لزومی به پختن آش وجود نداشت و هر نوع غذایی می‌شد با آن طبخ کرد. همچنین در خراسان اگر صاحبخانه خودش در خانه بیمار داشت یا کسی از اعضای آن خانه به سفر رفته بود، با گفتن «ناخوش داریم» یا «سفری داریم» از دادن مواد غذایی امتناع می‌کرد چون این کار را مایه نحوست می‌دانست

یکی از سنت‌های چهارشنبه‌سوری برای حل مشکلات، این است که مرد یا زنی، گوشه‌ای از لباس یا چارقد خود را گره می‌زند و در خیابان از نخستین عابر می‌خواهد که آن گره را بگشاید، یا گاهی از قفل کوچکی استفاده می‌کنند و کلید آن را به نخستین عابر می‌دهند تا آن را باز کند. این کار به نیت باز شدن گره از کارهای فروبسته انجام می‌شود. در بعضی از شهرها، دختر آینه کوچکی همراه خود دارد و همین که عابر قفل را باز کرد، خودش را در آینه نگاه می‌کند و می‌خندد و خندان به خانه بازمی‌گردد. گاهی دختر قبل از بازگشت به خانه، از یکی از آقایان رهگذر سؤالی گذرا می‌پرسید (مثلا فلان خیابان کجاست؟) و تصور بر این بود که داماد آینده همکار و هم‌صنف آن رهگذر خواهد بود. سنتی مشابه در زنجان رایج بود که دختران دم بخت هفت گره به جامه خود می‌زدند و به آب‌انبار می‌رفتند و پسربچه‌ای این گره را از جامه آنان باز می‌کرد. مراسم مشابهی نیز در خراسان مرسوم بود که در آن دختران دم بخت با کوزه و قیچی به لب جوی می‌رفتند و بعد از پر کردن کوزه از آب، یکی از همراهان دو انگشت شست آنان را با نخ می‌بست و پنهان می‌شد تا عابری از راه برسد و با قیچی نخ را ببُرد و بگوید «بستگی بختت را بریدم». آن‌گاه دختر با کوزه آب به خانه برمی‌گشت و هفت بار دور حیاط می‌چرخید و می‌گفت: «بختم باز شد»

آجیل مشکل‌گشا

تقسیم آجیل چهارشنبه سوری :

زنانی که نذر و نیازی می کردند در شب چهارشنبه آخر سال، آجیل هفت مغز به نام “آجیل چهارشنبه سوری” از یک دکان رو به قبله می خریدند و پاک می کردند و میان خویش و آشنا پخش می کردند و می خورند. به هنگام پاک کردن آجیل، قصه مخصوص آجیل چهارشنبه، معروف به قصه خارکن را نقل می کردند. امروزه، آجیل چهارشنبه سوری جنبه نذرانه اش را از دست داده و از تنقلات شب چهارشنبه سوری شده است.

در گذشته پس از پایان آتش‌افروزی، اهل خانه دور هم جمع می‌شدند و آخرین ذخیره‌ی دانه‌های نباتی را روی آتش با نمک بو می‌دادند و می‌خوردند. این دانه‌ها ممکن بود تخمه هندوانه، گندم، فندق، تخمه کدو، پسته، تخمه خربزه، بادام، نخود و شاهدانه باشند.

اعتقادشان بر این بود که هر کس از این معجون بخورد در قیاس با دیگران خلق‌و‌خوی مهربان‌تری می‌یابد و کینه و حسد از وی دور می‌شود.

قاشق‌زنی

در این رسم دختران و پسران جوان، چادری بر سر خود می‌کشیدند تا شناخته نشوند و به در خانه‌ دوستان و همسایگانشان می‌رفتند. صاحبخانه با شنیدن صدای قاشق که به کاسه می‌خورد، به در خانه می‌آمد و داخل کاسه آنها آجیل چهارشنبه‌سوری، شیرینی، شکلات، نقل و گاه هم پول می‌ریخت.

همچنین گفته شده اگر کسی ناخوش در خانه‌اش داشته، به نیّت سلامتی او برای قاشق زنی می‌رفته و در نهایت خوراکی‌هایی که از همسایه‌ها می‌گرفت را به ناخوش می‌دادند تا سلامتی‌اش را به دست آورد. از آن طرف، در بعضی شهرها این اعتقاد وجود داشته که اگر مریض یا مسافری داشتند، به قاشق زن‌ها چیزی نمی‌دادند چون تصوّرشان این بود که دادن خوراک به قاشق‌زن‌ها برای مسافر و بیمارشان بد است.

بعضی گفته‌اند سنت قاشق‌زنی از باور زرتشتیان ریشه گرفته است، چون در اوستا آمده که پنج روز آخر سال تا روز پنجم فروردین، اورمزد دوزخ را خالی می‌کند و ارواح رها می‌شوند. ارواح نیک در رستاخیز آخر سال به میان زندگان برمی‌گردند و به شکل افرادی که رویشان پوشیده شده، به خانه بازماندگان سرمی‌زنند و زندگان برای یادبود و برکت به آن‌ها هدیه‌ای می‌دهند. قاشق زنی در واقع استفاده‌ ارواح از زبان بدن با بصدا در آوردن قاشق به جای زبان گفتار است.

شال اندازی

در این رسم جوانان با گره زدن چندین دستمال حریر و ابریشمی طنابی رنگین و بلند می‌سازند، از راه پلکان خانه‌ها یا از روی دیوار به پشت بام می‌روند، آن را از روزنه دودکش وارد منزل می‌کنند و خودشان سر دیگرش را در بالای بام به دست می‌گیرند. بعد با چند سرفه بلند صاحبخانه را متوجه خودشان می‌سازند.

صاحب‌خانه‌ها که منتظر چنین چیزی هستند، به محض مشاهده طناب رنگین، چیزی را که قبلا آماده کرده بودند در گوشه شال می‌ریزند و گره می‌زنند. بعد از این، با یک تکان ملایم طرف مقابل را آگاه می‌کنند که هدیه سوری‌شان حاضر است. آنگاه شال‌انداز شال را بالا می‌کشد.

چیزی که صاحب خانه در شال ریخته است هم هدیه چهارشنبه‌ سوری است و هم فال. اگر هدیه نان باشد نشانه‌ی نعمت و اگر شیرینی باشد نشانه شیرین کامی و شادمانی است. انار نشانه کثرت اولاد در آینده، گردو نشان طول عمر، بادام و فندق نشانه استقامت و بردباری در برابر دشواری‌ها، کشمش نشانه پرآبی و پربارانی سال نو و سکه نقره نشانه سپیدبختی است.

فال‌گوشی

فال‌گوش ایستادن یکی از آداب و رسوم چهارشنبه‌ سوری است که در آن دختران جوان نیت می‌کنند، پشت دیواری می‌ایستند و به سخن رهگذران گوش فرا می‌دهند و سپس با تفسیر این سخنان پاسخ نیت خود را می‌گیرند.

سخن آخر

در سال‌های اخیر، به‌جای اجرای چنین سنت‌های زیبایی، بعضی از مردم به ترقه بازی روی آورده‌اند و شهر را به صحنه‌ی جنگ بدل می‌کنند. متأسفانه، هر سال به‌جای این که با جشن گرفتن چهارشنبه‌ سوری همگی با هم به استقبال بهار برویم اتفاقات ناگواری برای خود و خانواده رقم می‌زنیم.

اینهمه رسم و رسوم قشنگ و پر از معنا و مفهوم در سنتهای کهن با ارزش و اصیلمان داریم آنوقت عده ای بی فرهنگ مثل ربات های فاقد شعور تنها هنر و سنتی که از چهارشنبه سوری میدانند ، ترقه زدن و منفجر کردن بمب و تولید آزار و اذیت و آسیب به انسانهای دیگر هست و دشمنان ما همین را میخواهند که با تحریف سنتهای کهن ما ، اصالت را از ما بگیرند و جیب خودشان را از فروش ترقه و بمب پر کنند و با صداهای ناهنجار انفجارها ، سلامتی جسم و اعصاب و روان مردم را آسیب بزنند ، مردم باید مراقب فرزندان خود باشند و در مکانهای شلوغ و عمومی کمتر تردد کنند و ترجیحا در جاهای خلوت ، بدون آزار و اذیت دیگران به سنتهای زیبای این روز عمل کنند .

معجزه قران و ادعیه...
ما را در سایت معجزه قران و ادعیه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3faribaa9999e بازدید : 91 تاريخ : چهارشنبه 24 اسفند 1401 ساعت: 19:20